اهمیت قوانین و مقررات آیین دادرسی مدنی در دعوا
قبل از اینکه در خصوص شرایط شروع دعوا در دادگاه، توضیح دهیم ذکر این مقدمه لازم است. چه در ایران و چه در دیگر نظامهای حقوقی دنیا، برای اینکه یک شخص، به حق خود در دادگاه برسد صرفاً اینکه دارای حقی باشد، کافی نیست. باید موضوعات شکلی یک دعوا را نیز کاملاً بداند. موضوعات شکلی همان قوانین و مقرراتی است که به آن آیین دادرسی مدنی میگویند.
به زبان خیلی ساده، شخص باید علاوه بر اینکه ذیحق در یک موضوع است، مسیر رسیدن به حق خود را نیز بلد باشد. این مسیر رسیدن به حق، همان قوانین و مقررات آیین دادرسی مدنی است. دانستن مسیر رسیدن به حق یا قوانین و مقررات آیین دادرسی مدنی به قدری اهمیت دارد که برخی افراد علیرغم اینکه در موضوعی هیچ گونه حقی ندارند ولی توانستهاند در دادگاه نتیجه بگیرند.
یکی از دلایلی که به افراد توصیه میکنید در پرونده خود از وکیل دادگستری استفاده کنند همین موضوع است. وکلا چون به قوانین و مقررات شکلی در پروندهها آگاه هستند، در نتیجه در این خصوص مشکل بسیار کمتری خواهید داشت.
به عنوان مثال: تعیین خواسته دعوا در دادخواست بسیار مهم است. چرا که قاضی صرفاً نسبت به خواسته شما در دادخواست و در چارچوب آن، تصمیمگیری میکند. درج خواسته اشتباه در دادخواست باعث رد دعوای شما میشود.
یا مثلاً دعوایی که باید در دادگاه خانواده مطرح کنید، در دادگاه عمومی مطرح میکنید. در نتیجه دعوا با صدور قرارد عدم صلاحیت با وقفه چند ماهه مواجه میشود. یا طرف شکایت خود را به درستی در دادخواست اعلام نمیکنید در نتیجه دادگاه دعوای شما را رد میکند.
مثالهای فوق تنها بخش اندکی از قوانین و مقررات شکلی هستند که باید رعایت شوند. تسلط بر قوانین و مقررات آیین دادرسی مدنی ضروریترین موضوعی است که باید هر وکیلی به آن آگاه باشد.
شرایط اقامه دعوا
_ ذینفع بودن خواهان:
خواهان یا شخص باید در موضوعی که قرار است شکایت حقوقی مطرح کند، صاحب نفع باشد. به زبان ساده وقتی دادگاه خوانده را محکوم کرد باید نفعی برای خواهان ایجاد شود. نفع داشتن خواهان در دعوا دارای ویژگیهایی است.
نفعی که برای خواهان متصور است باید مشروع و مورد حمایت قانون باشد. این نفع باید به وجود آمده باشد و هنوز موجود باشد.
_داشتن سمت در دعوا
یکی دیگر از شرایط شروع دعوا در دادگاه این است که خواهان یا شاکی باید در دادخواست مشخص کند که چه سمتی دارد. مثل خودش شخصاً دعوا را مطرح کرده است که به آن اصیل میگویند. یا مثلا شخص مطرح کننده دعوا، ولی (پدر) یا قیم شخص خواهان است. یا اصلاً خواهان، وکیل در پرونده است. در تمام این موارد خواهان باید مدارک مربوط به سمت خود را ارائه دهد. اگر در دعوا سمتی نداشته باشید دادگاه سریعاً دعوا را رد میکند.
ممکن است خواهان، قائم مقام باشد. مثلا ورثه شخص متوفی، با گواهی انحصار وراثت، جانشین شخص متوفی شده و میتواند دعوا مطرح نماید. یا مثلاً مدیر تصفیه، به قائم مقامی تاجر ورشکسته اقدام میکند.
_ داشتن اهلیت قانونی
شخص اقامهکننده دعوا باید اهلیت قانونی داشته باشد. سه ویژگی برای اینکه شخص را دارای اهلیت بدانیم شامل: بلوغ، عقل و رشد است.
بلوغ:
سن بلوغ مطابق تبصره 1 ماده 1210 قانون مدنی «در پسر 15 سال قمری و در دختر 9 سال قمری است». در نتیجه اولین شرط لازم برای اقامه دعوا بالغ بودن فرد است. افراد نابالغ دارای ولی یا قیم هستند که میتوانند در دادگاه شکایت مطرح کنند.
عقل:
این شرط در مقابل جنون است. اشخاصی که مجنون یا به در عرف به آنها دیوانه میگویند نمیتوانند مستقلاً دعوا مطرح کنند. این افراد یا ولی دارند یا قیم.
رشد:
افراد چه پسر و چه دختر، وقتی به سن 18 سال تمام خورشیدی، میرسند، رشید محسوب میشوند. تا زمانی که به این سن نرسیده باشند، نمیتوانند به صورت مستقل، خواهان دعوا باشند. البته اگر قبل از رسیدن به سن 18 سال تمام خورشیدی، شخص در دادگاه اقامه دعوا کند و رشدش ثابت شود، از تاریخ صدور حکم، رشید به حساب میآید.
ضمناً هر فردی که به سن 18 سال تمام خورشیدی رسید، رشید محسوب میشود مگر اینکه دادگاه تشخیص دهد فرد، رشید نیست.
این سه شرط مذکور، تماماً باید در یک فرد وجود داشته باشد تا شخص بتواند دعوای خود را در دادگاه مطرح کند. البته برای طرح دعوای حقوقی شرایط دیگری نیز وجود دارد که در ماده 84 قانون آیین دادرسی ذکر آمده است.
برای مطالعه مقالات حقوقی به صفحه «یادداشت حقوقی» مراجعه کنید.