مقدمه:
در نگاه نخست، زمانی که از مدیر قرارداد حرف میزنیم، یکی از اولین مهارتهایی که به نظر بسیار برجسته میآید، تسلط بر نظام حقوقی، قوانین و مقررات، مباحث فنی و تخصصی است. اما، در این میان مهارتهای نرم (Soft Skills) را نباید دستکم گرفت. دقت کنیم که ما از «مدیر» حرف میزنیم و «مدیر» به طور مستمر با ذیاثران (Stakeholders) متعددی سر و کار دارد؛ که از جمله میتوان به اعضای تیم، مدیران شرکت، طرفهای قرارداد، نهادهای حاکمیتی و … اشاره کرد.
ما در این یادداشت، درباره پارهای از مهمترین مهارتهایی که مدیر قراردادها باید با آن آشنا باشد یا در خود تقویت کند، خواهیم نوشت.
منبع اصلی در نگارش این یادداشت، پیکره دانشی مدیریت قرارداد (CMBOK) است.
انگیزه پایدار
مدیر، روزانه با اعضای تیم خود در ارتباط است. او باید محیطی برای تیم فراهم کند که اعضای تیم با آرامش، انرژی و شوق فراوان، وظایف خود را انجام دهند. انگیزه دادن به اعضای تیم صرفاً با درخواست پاداش مالی ایجاد نمیشود؛ گاه تقدیر، گاه تمجید و گاه دورههای آموزشی میتواند بیش از «پول» انگیزهبخش باشد.
انتقال مستمر ترسها و تنشها به اعضای تیم، اتخاذ سیاستهای تنبیهی، ارجاع کار خارج از ساعات اداری، بیحرمتی و خردهگیریهای هر روزه موجب بیعلاقه شدن اعضای تیم و از میان رفتن صمیمیت و همدلی خواهد شد. مدیری که اولین و آخرین گزینهی او در مواجهه با مشکلات، «اخراج» یا «تهدید به اخراج» است؛ هیچگاه نمیتواند تیمسازی کند و ناخواسته در حال پرتاب تیم به پرتگاه است. وقتی از تیمسازی حرف میزنیم کافی است «سریال تد لاسو» را در ذهن مرور کنیم.
مدیریت استرس و تنش
در سازمانها، یکی از مهمترین دپارتمانهایی که همواره با استرس بسیار دست و پنجه نرم میکند، بیتردید امور حقوقی و قراردادها است. مبلغ و حجم قراردادها، رسیدگی به درخواستهای مدیران و مشتریان، تأیید پرداخت صورتوضعیتها، مهلتهای مهم قراردادی، مکاتبات قراردادی، دعاوی حقوقی، ادعاهای مشتریان و … صرفاً بخشی از وظایف مدیر قراردادی را تشکیل میدهد. او هر بار که سندی را امضا میکند باید قلمرو گستردهای از قوانین و مقررات و الزامات را در نظر بگیرد. او باید روزانه تصمیم بگیرد و یا تصمیمسازی کند. فرآیند تصمیمگیری بسیار سخت و طاقتفرسا است.
کارها و وظایف مدیر قرارداد، در مقام تشبیه، گلولههایی است که روزانه به سمت او شلیک میشود و اگر این امور، مدیریت نشود، بیشک مدیر قرارداد، در زندگی شخصی و حرفهای خود قربانی خواهد شد. از اینرو، پیشنهاد میشود با راهکارهایی مانند: شبکهسازی، مشورت گرفتن، همکاری و همدلی تیمی، افزایش دانش و … به مقابله با استرس پرداخت.
مطالعه تحلیلی
همانطور که بیان شد «افزایش دانش» راهکار موثری برای مدیریت استرس است. از همین رو، مطالعه مستمر و «ز گهواره تا گور در طلب دانش بودن» جزء الزامات ضروری برای مدیر قراردادها است. دانشپژوهشی در هیچ مقطعی نباید به پایان برسد. اگر روزی مدیر قرارداد، خود را خبره و بینیاز از یادگیری بداند، قطعاً آن روز، روزِ مرگ حرفهای اوست.
مطالعه تحلیلی و انتقادی باید کار روزانه باشد؛ که از آن جمله میتوان به خواندن روزنامه رسمی، آرای قضایی،نشستهای قضایی، نظریات مشورتی جدید، مقالات، مجلهها، روزنامههاو تحلیلهای اقتصادی اشاره کرد!
خلاقیت
مدیر قرارداد، بیش از هر چیزی با «متن» سر و کار دارد: متن قرارداد، متن قانون، متن نامه، متن دستورالعمل و …! اگر مدیر قرارداد صرفاً خود را محدود به «متن» کند، نمیتواند به راهکارهای جایگزین فکر کند. بنابراین، اینجاست که قدرتِ خلاقیت میتواند به او کمک کند. گاه، نگاهی متفاوت و ارائه تفسیری جدید میتواند راهکار مناسبی برای برونرفت از یک چالش قراردادی باشد. به علاوه، محدودیت منابع (از جمله منابع انسانی و مالی) را جز با خلاقیت نمیتوان جبران کرد. درست در همین نقطه، باید «قبای دیگر دوخت» و به راهحلهای جایگزین فکر کرد.
تنوع در تجربه و مهارتافزایی
قدیمیها میگویند: «آنچه در آینه جوان بیند، پیر در خشت خام بیند». مدیر قرارداد، باید همواره خود را در معرضِ چالشها و تجربههای جدید قرار دهد. بسیاری از راهحلها و ظرایف حقوقی و قراردادی را در هیچ کتاب و منبعی نمیتواند آموخت؛ جز با محک تجربه! در مذاکرات قراردادی بارها پیش میآید با مرور تجربههای گذشته میتوان طرف مقابل را اقناع کرد و زیر لب خواند: «خوش بود گر محک تجربه آید به میان/ تا سیهروی شود هر که در او غش باشد»!
مدیری که خود را با کارهای روتین و دانش محدود ایزوله میکند در پی آن است که برای خودش «محدوده راحتی» بسازد! چنین مدیری با مهارتی اندک، در برکهای کوچک شنا میکند و در بازار رقابت، محکوم به حذف است. مدیر بودن، حکایت «ماهی سیاه کوچولویِ صمد بهرنگی» است که باید راهی دریاها و اقیانوسها شود برای یادگیری، خطا، شکست، موفقیت و … تا زمانی که به درجه استادی برسد.
جمعبندی نهایی
اگر مدیر هستید یا در آستانه رسیدن به چنین جایگاهی هستید، به صرف اتکای دانش فنی و تخصصی، (حتی اگر هفت شهر دانش را طی کرده باشید)، نمیتوانید مدیری توانمند باشید. ما در این یادداشت توضیح دادیم که مهارتهای نرم چه میزان مهم و کاربردی هستند. اما، از یاد نبریم که مهارتهای محدود به آنچه که گفتیم نیست و باز میتوان به این فهرست افزود: فن بیان، توانایی مذاکره، سواد رسانهای، مهارت حل مسأله، مدیریت زمان، انعطافپذیرش، گوش دادن فعال، همدلی، قاطعیت، مسئولیتپذیری و …
بنابراین، برای حفظ جایگاه در بازار رقابت، مدیران همواره باید در کنار دانش تخصصی، مهارتهای نرم را یاد بگیرند و در عرصهی عمل با بهبود مستمر، آن را تقویت کنند.
به قلمِ ضرغام نره ئی، جهت انتشار اختصاصی در وبسایت راوی حق.